لویی فردینان سلین
ترجمه‌ي مهدی سحابی
نشر مرکز
چاپ هفتم
723 صفحه
۱۹۵۰۰ تومان

مرگ قسطی داستان فقر و فلاکت آدم هاست. رمان تلخ و تاریک و سیاه است.نه تنفسی، نه حتی لحظه ای شادی.حتی شادی هایش هم نکبت بار و کثیف است.فردینان، کودک راوی که شاید به نوعی به خاطر تشابه اسمی با نویسنده کودکی خودش باشد ،توصیفی دقیق و ریز بینانه از خانواده و اوضاع پیرامونش دارد.
آنچه شاخصه ی اصلی رمان است جسارت سلین در شکستن ساختار جمله هاست.شاید سلین جزء اولین نویسندگانی باشد که این گونه ساختار زبان ادبی فرانسه را متحول کرده است.
قصه هر چند گرفتار بی ماجرایی است ولی محیط و فضای تلخ داستان چنان هنرمندانه توصیف شده که تا حدودی این خلاء را از بین می برد.صداقت نویسنده در توصیف محیط پیرامون و چینش هنرمندانه ي اتفاقات به قدری جالب توجه است که در مواردی هم که ما در بعضی صحنه ها با اغراق ها و هذیان های طولانی و بی پرده  مواجه می شویم توی ذوقمان نمی خورد.
تصویری که سلین از فرانسه ی قرن بیستم می دهد تصویری سرشار از محرومیت ها و پلیدی هاست.با این حال، آن چه ما در این کتاب با آن مواجه هستیم انتقال یکپارچه و تمام عیار احساسات است.
انتخاب نام مرگ قسطی و برگزیدن واژه ی مرگ برای عنوان کتاب یکی از جسارت های دیگری است که سلین برای کتاب خود به خرج داده است.در زمانی که انتخاب عنوان های  تجملی و پر احساس از ویژگی های کتاب های آن زمان بوده، سلین عنوانی را بر می گزیند که در همان ابتدا خواننده را پس می زند.
آنچه بیش از همه این روایت را جذاب و خواندنی می کند ترجمه ی زیبا و به نظر من بی نقص مهدی سحابی است كه گويا در اين راه زحمت زيادي را متحمل شده است.