نفی باورپذیر خشونت

درباره ی «حرفه: خرابکار»، نوشته ی مهدیه مطهر:
نفی باورپذیر خشونت
بهاره ارشدریاحی
این رمان چند وجه خلاقانه دارد که علاوه بر ایجاد تعلیق و کشش و جذابیت، باعث متمایز شدن اثر از آثار مشابه اش در ژانر جنایی می شود.
یکی از این وجوه استفاده از پل های تداعی بین سینما و ادبیات و شکل دهی یک رابطه ی بیناژانری بین این دو حوزه با استفاده از بینامتنیت واضح در درونمایه و اشارات مستقیم به فیلم های معروف و ارزشمند است.
کوتاه بودن فصول و انتخاب عناوین جذاب و چالش برانگیز برای فصول رمان یکی دیگر از این جنبه های جذاب است؛ عناوینی که عموماً طولانی، ترکیبی و حتی شاعرانه هستند و در تناقضات و پارادوکس هایی که در خود پنهان کرده اند، کدهای گره گشایی را هنرمندانه به ذهن مخاطب تزریق می کنند؛ ایماژهایی که حتی بدون درک لایه های عمیق مفهومی، در ناخودآگاه مخاطب باقی مانده و در یک سوم پایانی رمان ذهن او را برای ضربه و گره گشایی نهائی آماده می کند.
مهم ترین جاذبه ی این رمان پایان بندی و گره گشایی آن است که یادآور آثار فردریش دورنمات در رمان های پلیسی مدرنش از جمله «سوء ظن» و «قول» است. شاید قبل از تمام این تحلیل ها باید به فقر بارز ادبیات ژانر در ایران اشاره کنیم که مهدیه مطهر به خوبی توانسته هم گام با آثار مدرن جهانی این ژانر این اثر را خلق کند.
ویژگی دیگر این رمان شخصیت پردازی و جغرافیای خاص آن است. جنس برخورد شخصیت ها با هم و در تقابل با خودشان، به دغدغه های جهانی و الگوهای انسانی است نه بومی یا قومی. و جغرافیای داستان به نوعی ناکجاآبادی است که همان قدر که می تواند ایران باشد، می تواند در هر نقطه ای از جهان با تغییر در جزئیات جرایم، بی رحمی ها و قساوت ها اتفاق بیفتد.
رمان « حرفه: خرابکار » را نشر افق در 212 صفحه منتشر کرده است.

سومین دورهی جایزهی ادبی بهرام صادقی