
نشر تجربه
شمارگان:1000
8000 تومان
ضمن قدردانی و سپاس از حسین سناپور به علت جمع آوری دومین شماره از مجموعه داستان های کوتاه "پرسه در حوالی داستان کوتاه"، باید بگویم نه تنها خواننده در این مجموعه از تنوع ایده و افکار،نگاه و تفاوت روایت،لذت خواندن را حس میکند، بلکه آشنایی با تنوع اقلیمی و نوع زندگی دیگر نقاط این سرزمین دلیل دیگری است برای بخت یاری خواننده در خوانش این مجموعه و آشنایی با نو قلم هایی که شاید غیر از این جا به سختی می شد آن ها را شناخت و پیدا کرد.
خوش حالم از دیگر شهرهای این مرز و بوم، داستان هایی را می خوانم و لذت کشف نوع نگاه و روایت دوستان تازهآشنا را حس می کنم.در یک نگاه کلی می توان گفت که در بیشتر داستانهای این مجموعه، استیصال و درماندگی آدم های قصه، اسیر و ابیر شدنشان در گذشته و چرخیدن آدم ها دور چرخه ی تکراری و انکار ناپذیری به نام زندگی به وضوح دیده میشود. انگار بیشتر شخصیت های داستانی، اخته شده اند واز انسان بودن آنقدر دور شده اند که توان یافتن درکی از حال و احوال خود ندارند.غیر از قصه های "برنده" و "سهم آب " که راوی بالاخره دارای تحرک و ادراکی انسانی نسبت به شرایط هستند، بقیه له و لورده ی شرایط و دیگران شده اند.آن قدرکه نابودی خود و یا دیگران را تنها راه چاره می بینند.مثل "سینه ی خالی بهادر" ،"ترجیح می دهم بمیرم" ، "بویی که با آن زندگی می کنم".
در این مجموعه، پنج داستان در مورد استیصال است، چهارداستان در موردخیانت، پنج داستان در مورد شرایط اجتماعی و فرهنگی، دو داستان در مورد جنگ و دو داستان، تخیلی است:
برنده – زهرا مهدوی
دوتا دوست بعد از سال ها به هم می رسند و با نقب زدن به خاطرات، آرام آرام آن ها را می شناسیم. نقطهی اشتراک این دو، کسی به نام امیر است .داستان با تعلیق این که امیر کجاست و چه کار می کند جذاب است وکشش دارد و خواننده را با خود تا انتهای داستان می برد .در انتها بدون این که بفهمیم بر سر امیر چه آمده وچه کار می کند ،داستان تمام می شود.
شبی درونیز – مرضیه جوکار
داستانی تخیلی که با خیال در آمیخته ،احساس و عواطف زنی را به تصویر می کشد که انگار نمی تواند زمینی باشد و در زمین نمی گنجد.
سایه ی خالی – نسرین اسدی
داستان در مورد رابطه ای سه نفره است که یکی از این سه، در تصادفی جان سپرده و راوی خود را مقصر می داند و دچار کابوس شده است.در این داستان فضا سازی، غالب بر همه ی عناصر داستانی شده است.نه تنها با شخصیت آیدا در داستان زیاد آشنا نمی شویم بلکه نمی دانیم چرا در این رابطه ی سه نفره، راوی و همسر آیدا به هم نزدیک شده اند.
آمده بودی برای مردن- علی فاطمی
یکی از داستان های خوب مجموعه که همه چیز به درستی سر جای خودش قرار گرفته است.زندگی دو جوانی که علیرغم میل خود و به تصمیم بزرگترها زندگیشان به سویی دیگر می رود.به نوعی فرسودگی،نوعی پذیرش حداقل ها،تلاش برای مشابه سازی و تن دادن به شبهخاطراتی از روزگاران خوش.در این داستان به موقع با شخصیت ها آشنا می شویم و با رفت و برگشت به مکان ها و زمان های مختلف با راوی همذات پنداری می کنیم .
سنگر – نسیم مرعشی
داستان،خاطراتی از جنگ در شهر اهواز است که از زبان راوی خردسالی بیان می شود.در لابهلای داستان به خرده داستان هایی بر می خوریم که از چند خانواده ی درگیر در جنگ در یک محله بازگو می شود که در این بازگویی هم هیچ خط زمانی نداریم.انگار راوی هرچه را خواسته به یاد آورده و گفته است. در این داستان هم با فضا سازی خوبی درگیر می شویم اما در خیلی جاها سن راوی را گم می کنیم و نمی دانیم راوی چند ساله است.در واقع زبان راوی یک دست نیست و جاهایی بزرگانه می شود.در آخر هم از سرگذشت و ماجراهای بقیه بی خبر می مانیم و در آخر، این راوی است که معلوم نیست چرا دست دختر کوچکش را گرفته و به همان محله آورده ویک جورهایی بی خودی نگرانش می کند.
کوتوله ی شال قرمز- مهدیه مطهر
داستانی خیالی از زبان بچه ای که برای چندمین بار به دنیا برگشته است. اما بی آن که لحن و یا حس کودکانه ای در بیان ماجراها باشد.راوی می توانست بزرگسال یاشد.نمی دانم چه عمدی بوده برای این که بچه این ماجرا را تعریف کند.
روزی روزگاری سه قطره خون – حکمت الله بابایی
راوی اول شخص، دنیای کابوس واری را نشان می دهد که همه به نوعی درگیر آن هستند.در این دنیای کابوسی نمی دانم چرا خود راوی هیچ وقت دچار کابوسی آن چنانی نمی شود که با بقیه جوش بخورد.گرچه دیدن سه قطره خون کنار حوض یک جورهایی ما را پرت می کند به دنیای"سه قطره خون صادق هدایت"اما در این جا راوی صحیح و سالم و بی کابوسی به نقل بیمارستان نشسته است.زبان داستان راحت پیش می رود غیر از کلماتی مثل "قراول" و "فراشها" که به متن نمی نشیند.
سینه ی خالی بهادر- مریم ایلخان
در این داستان کم کم با رابطه ی تا سرحد جنون بیمار گونه ی زن و شوهری آشنا می شویم که داستان می خواهد ما با زن هم ذات پنداری کنیم ،اما نویسنده در این کار موفق نمی شود چرا که خود زن در ناتوانی و یاس چیزی از مرد کم ندارد و می بینیم که حتا باخود واقعی مرد هم نمی تواند روبه رو شود .داستان در آخر مچ خواننده را می گیرد اما از اول معلوم است که این زن کاری از پیش نمی برد.
مردمک سرخ- رزیتا بهزادی
زنی در نبود مردش به خیال و در آینه ،رابطه های قبلی را به تصویر می کشد.در هشت قسمت، کم کم با زندگی این دو آشنا می شویم و با موقعیت بغرنج زن رابطه برقرار می کنیم.در آخر خستگی و از پا در آمدن زن به سه تار و آینه غالب می شود.
یک نام – لاله امینی پور
در این داستان روابط صمیمانه و دوستانه ی خانواده ای را که از مهمانی برگشته اند،می خوانیم.همه چیز به خوبی پیش می رود تا زمانی که مرد، نام زنی غیر از زن خود می برد.بعد به سرعت همه چیز فرو می ریزد و پوشالی بودن رابطه ها رو می شود.داستان شخصیت سازی و دیالوگ های خوبی دارد و به پیشبرد داستان کمک می کند که فضا سازی به جا هم این امر را دو چندان می کند.گرچه آخر داستان هم غافلگیری دل چسبی دارد.
ترجیح می دهم بمیرم – احسان اسکندری
دو خانواده قرار است به آن ور آب بروند و از دست طلبکارها فرار کنند.داستان می خواهد رابطه ی عاطفی زن و شوهری را نشان دهد که با وجود علاقه ای که به هم دارند باید از هم جدا شوند و مرد سعی می کند دور از چشم زن ،این راه را طی کند.دیالوگ ها بیشتر برای اتفاق ها و حادثه ای است که پیش روی این مسافرهاست . کاشکی کمی بیشتردر مورد شخصیت ها می خواندیم تا کمی گنگ نمی ماندند.
نسترن را چه کسی خواهدکاشت؟ – فرزانه راجی
داستان در مورد تنهایی زنی است که بعد از مرگ مادر و برادرش به باغچه و کاشتن گل نسترن دل بسته است.در این تنهایی به دنبال کسی که کمکش کند می گردد .این داستان هم بیشتر روی فضا سازی کار کرده است تا این که شخصیت ها را بسازد و ملموس کند.
این روزها که می گذرد...- حامد قارونی
انگار کسی در جایی مثل عسلویه کار می کند نه برای کار و امرار معاش بلکه برای فرار از خوره ی ذهنی که به واسطه ی اتفاقی گریبانگیرش شده است.داستان، واسپاری شخصیت به روزمرگی بی انتها ودلمردگی را خوب نشان داده است وتوانسته موجی از این چرخه های تکراری رو به فنا شدن را نشان دهد.
بویی که با آن زندگی می کنم – نگار کماسی
دختری با پدر آلزایمریاش زندگی می کند و با به تصویر کشیدن یک روز از زندگیاش می خواهد ما هم با ترس ها و دوندگی هایش آشنا شویم.کسی که حاضر نیست حلزونی را له کند اما با خودش چه کار می کند؟ از بینامتنیت استفاده کرده که بتواند بیشتر آن حس را انتقال دهد.اما چطوری می شود توی وان حمام و با شرشر آب به خوبی این صحنه ها و کلمات را مو به مو بیان کرد؟
صداهایی همین نزدیکی ها – محسن عباسی
داستان می خواهد با استفاده از ایحاد توهم و حرکتی مشابه با یک نمونه ی قدیمی ،به تنهایی و بیگانگی شخصیت داستان و آدم های دور و بر، نقبی بزند که متاسفانه موفق نمی شود چرا که در پرداختن به حال و هوای رسیدن به این مرحله، مجموعه عناصر را به کار نبرده است .در آخر هم منتظر اتفاقی هستیم که پیش نمی آید.
سهم آب – ناهید قادری حاجی آبادی
به نظر من یکی از بهترین داستان های این مجموعه است.علاوه بر شناخت از محیط و شرایط زندگی روستاییِ شخصیت داستان، با دغدغه ها و کشمکش درونی و بیرونی این شخصیت هم درگیر می شویم.درعین حال که زمان حال خوبی دارد، آرام آرام با گذشته و چگونگی گیر کردن در شرایط، همین زمان را هم خوب درک میکنیم. زنی که نه تنها خودش بلکه فرزندش هم از گزند این طلسم و رسم و رسوم زندگی در امان نمی ماند.
عروسی دختری که دوستش داشتی – بهمن طالبی نژاد
روای دوم شخص به خوبی توانسته دغدغه های درونی شخصیت داستان را بنمایاند وعلاوه برنشان دادن شک و تردید ها ، کشمکش های خوبی هم ایجاد کند. داستان، ماجرای خوبی دارد. به خوبی پیش می رود و در نهایت به آن چه انتظار داریم می رسیم.
ن. د. – بابک زمانی
این هم یکی دیگر از داستان های خوب این مجموعه است داستانی که با هفت نامه ی گزارش گونه با تاریخ دقیق روزها ما را به حال و هوای سال های انقلاب می برد .در این یادداشت ها به خوبی با زیر و بم دلایل وشرایط آن موقع و با جریان های آن زمان درگیر می شویم.زبان ساده و واقع گرایانه و روستایی دختر، به خوبی به کار برده شده ونامه به نامه با شخصیت ها و مسائلشان، تناقض ها و تضادها آشنا می شویم. آخر داستان هم به خوبی به پایان می رسد وبا هر آن چه خوانده ایم جور در می آید./